روزنامه شرق نوشت: علی دایی از زمان مرگ مهسا امینی و مرگ دانشآموز اردبیلی و در کنارش حمایت از اعتراضات بیشتر مورد توجه قرار گرفته و چندباری بابت فعالیت در فضای مجازی مورد انتقاد تند از سوی رسانههای طیف اصولگرا قرار گرفته است. موردی که همزمانیاش با شایعاتی مربوط به اینکه دایی قرار است دوباره سرمربی تیم ملی ایران شود، یک دوگانگی عجیب و غریب را شکل داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داستان جدید علی دایی حالا دیگر مورد چندان پنهانی نیست؛ در واقع اگر در ساعتهای اولیه خبرش فقط معطوف به رسانههای داخلی بود، حالا بسیاری از رسانههای خارجی و معتبر هم در جریان قرار گرفتهاند و این خبر بُعد جهانی پیدا کرده است. ماجرا مربوط به پرواز روز دوشنبه هواپیمایی ماهان از تهران به مقصد دوبی است. پروازی که
همسر و
دختر علی دایی هم در آن حضور داشتند. این پرواز حوالی ظهر دوشنبه انجام شد، ولی عصر خبر رسید که
هواپیما به ایران برگردانده شده، همسر و دختر علی دایی را در کیش پیاده کرده و سپس پرواز از سر گرفته شده است. خود همین خبر به اندازه کافی بحثبرانگیز است. اینکه چرا یک هواپیما با آن همه سرنشین باید به خاطر همسر و دختر علی دایی بازگردانده شده و در فرودگاه کیش وادار به نشستن شود، کلی سروصدا به همراه داشته است. برای توضیح چراییاش رسانههای نزدیک به جریان اصولگرا دستبهکار شده و با نوشتن دلایلی، سعی در شرح ماجرا داشتهاند. ابتدا خبرگزاری تسنیم بود که نوشت این پرواز برای ممانعت از خروج همسر علی دایی از ایران صورت گرفته است. نکته بحثبرانگیز ماجرای شرح دادهشده این بود که ادعا شده خانواده علی دایی از دوبی قصد سفر به آمریکا داشتهاند. موضوع دوم انتشار خبری منتسب به قوه قضائیه است که در آن یکی، دو موضوع مهم شرح داده شده بود: «در پی ممانعت نسبت به خروج همسر و دختر علی دایی از کشور، پیگیریها حاکی از آن است در پی اقدامات اخیر خانواده علی دایی «صاحب یک گالری بزرگ طلا و جواهر» در همراهی با گروههای ضد انقلاب و اغتشاشگران و دعوت به اعتصاب، همسر علی دایی متعهد شده بود قبل از قصد خروج از کشور نهادهای ذیربط را از تصمیم خود مطلع کند. بر همین اساس، پس از اطلاع نهادهای مربوطه از پرواز حامل همسر علی دایی، با هماهنگی صورتگرفته پرواز یادشده در فرودگاه کیش فرود آمده و همسر و دختر علی دایی از هواپیما خارج شدهاند». اتفاق بعدی انتشار اخباری بود که خبر از بازداشت همسر و دختر علی دایی میداد؛ موضوعی که البته از سوی رسانهها تکذیب شد و حتی در همان بیانیه منتسب به قوه قضائیه هم به آن اشاره شد که «ادعای بازداشت همسر و دختر علی دایی صحت ندارد و تنها از خروج آنها از کشور ممانعت شده است». ابهام درباره اقدام انجامشده به قدری بود که خبرش به سرعت پیچید و علی دایی خیلی زود به آن واکنش نشان داد. اسطوره فوتبال ایران ابتدا در گفتوگویی که با ایسنا داشت، نسبت به چنین رفتاری، متحیر بود و گفت: «واقعا نمیدانم دلیل این کارها چیست؟ آیا میخواستند تروریست بازداشت کنند؟ همسرم و دخترم برای یک سفر چندروزه قرار بود به دوبی بروند و برگردند. حتی دوشنبه هفته آینده زمان پرواز برگشت آنها بود. چیزهایی در زندگیام میبینم که باورش برایم خیلی سخت است. آنها کاملا قانونی از محل بررسی پاسپورت عبور کردهاند و سوار هواپیما شدهاند اما از دوبی این همه مسافر را برگرداندند تا همسر و دختر من را پیاده کنند. اگر مشکلی بوده چرا آنها را بازداشت نکردند؟ اگر مشکلی نیست چرا آنها را برگرداندهاند؟» پرسش علی دایی درباره اینکه «آیا میخواستند تروریست بازداشت کنند؟» اشاره به اتفاقی تاریخی دارد که دست بر قضا آن هم بر کسی پوشیده نیست. ماجرای این یکی مربوط به اسفند ۱۳۹۸ است که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران در اقدامی خبرساز هواپیمایی دوبی به قرقیزستان را در بندرعباس به زمین نشاندند؛ در آن پرواز عبدالمالک ریگی حضور داشت که بعد از بازداشت، به اوین برده شد و سرانجام هم به دار آویخته شد. بعد از آن تا به الان، مشابه اتفاق مذکور، اینکه بخواهند هواپیمایی را به زمین بنشانند، رخ نداده یا اینکه اگر رخ داده، خبرش رسانهای نشده است. با این حال برگرداندن خانواده علی دایی از دوبی به کیش و ممانعت از خروج آنها از ایران، همچنان ابهامات زیادی دارد. در این بین ولی چند ادعای مهم مطرح شده که شاید یافتن پاسخ برای آنها بتواند تا حدودی به حل این داستان عجیب که حالا خبرش با سرعت بیشتری در رسانههای دنیا در حال مخابرهشدن است، کمک کند. درباره علت برگرداندن خانواده دایی، ادعا شده که به دلیل دعوت آنها به اعتصاب است. این یکی مربوط به اتفاقات آبانماه است که گالری جواهرات نور، متعلق به همسر دایی، در استوریای اینستاگرامی خبر داد که به مدت سه روز تعطیل است و فعالیتی ندارد. اندکی بعد از انتشار همان خبر بود که خبر رسید این گالری مثل رستوران «۱۰ فوراور» که متعلق به علی دایی است، پلمب شده است. از اینجا به بعد، میشود به بررسی اولین ادعاها درباره خانواده علی دایی پرداخت. در بیانیه منتسب به قوه قضائیه عنوان شده است که همسر علی دایی تعهد داده در صورتی که قصد خروج از کشور را داشته باشد، باید این موضوع را با نهادهای ذیربط در میان بگذارد. اینجا دو موضوع قابل بحث است: اول اینکه همسر علی دایی قاعدتا باید ممنوعالخروج شده باشد و دوم اینکه او تعهدی به مسئولان بابت عدم خروج از کشور داده باشد. اتفاق عجیب اینکه هر دو ادعا تکذیب شده است. درباره دلیل اول که نیاز به واکاوی چندانی نیست؛ در واقع اگر خانواده علی دایی، ممنوعالخروج شده بودند، کلا باید هنگام بررسی پاسپورت آنها در فرودگاه این موضوع مشخص میشد. چه شده که در صورت ممنوعالخروجی، پاسپورت آنها مهر شده و به همسر و دختر علی دایی اجازه سوارشدن به هواپیما را دادهاند؟ این پرسشی است که خود علی دایی هم دارد؛ او در گفتوگویی که با تابناک داشته در مورد شایعه ممنوعالخروجی خانوادهاش میگوید: «اصلا و ابدا چنین موضوعی صحت ندارد. اینکه همسر بنده ممنوعالخروج بوده و باید پیش از اقدام به سفر این مطلب را اطلاع میداده کذب محض است. نه برای من نه برای همسرم تا امروز از قوه قضائیه ابلاغ یا پیامک با این مضمون که ممنوعالخروج هستیم، نیامده است. همسرم طبق تمام قوانین جمهوریاسلامی برای سفر به خارج از کشور اقدام کرد و مثل همه مردم پشت باجه کنترل گذرنامه پلیس ایران در فرودگاه ایستاد و پس از تأیید مجوز خروجی قانونی اقدام به سوارشدن به هواپیما کرد. همانطورکه من پس از سفر ترکیه در فرودگاه امام(ره) متوجه ممنوعالورودبودن خودم شدم و گذرنامهام ضبط شد، اگر همسرم مشکل ممنوعالخروجی داشت، پلیس کنترل گذرنامه فرودگاه گذرنامهاش را ضبط میکرد و اجازه سوارشدن به هواپیما و خروج از مرز هوایی را به او نمیدادند». ادعای دوم هم همان بحث تعهدی است که عنوان شده همسر علی دایی به مسئولان ذیربط داده است. این یکی را هم خود علی دایی تکذیب کرده است: «این خبر واقعیت ندارد. همسرم هیچ تعهدی مبنی بر مطلعکردن مقامات یا نهادها و ادارات قبل از انجام سفر خارجی نداده است». ادعای سوم ولی ابهام و جنجال بیشتری دارد؛ اینکه گفته شده مقصد نهایی همسر و دختر علی دایی آمریکاست و آنها قصد داشتهاند از طریق دوبی به آمریکا بروند. اینجا سند جدیدتری منتشر شده که نشان میدهد خانواده علی دایی از همان تهران اقدام به تهیه بلیت رفت و برگشت کردهاند و قرار بوده روز دوشنبه آینده برگردند. علی دایی با تکذیب این ادعا میگوید اگر خانوادهاش قصد سفر به آمریکا را داشته، از هواپیمایی ماهان استفاده نمیکردند. «این هم کذب محض و دروغی است که عنوان کردهاند. بلیتهای همسرم و دخترم موجود است و مردم میتوانند تاریخ صدور و تاریخ رفت و برگشت آنها را ببینند. اینکه حالا عنوان میکنند که پس از ماجری امروز برنامه سفرشان به آمریکا را به تعویق انداختهاند، یک سناریوسازی غیرواقعی است. تمام مراحل سفر همسر و دخترم کاملا مطابق قوانین جاری کشور صورت گرفته بود. تاریخ رفت و برگشت بلیتها نیز ثابت میکند که آنها روز دوشنبه به دوبی میرفتند و دوشنبه هفته آینده به ایران بازمیگشتند. همسرم اگر قصد سفر به آمریکا را داشت از پرواز داخلی (هواپیمایی ماهان) استفاده نمیکرد. آن رسانهای که این اخبار و اطلاعات کذب را منتشر کرده است، نمیدانم چه هدفی را دنبال میکرده! همسر و دختر من به طور کاملا قانونی و از مبدأ قانونی کشور اقدام به مسافرت کردند و مرتکب هیچ رفتار و عمل غیرقانونی نشدند». البته که در این گیرودار خبری هم منتشر شد که موضوع ممنوعالخروجی فقط مرتبط با همسر علی دایی بوده و دخترش مشکلی برای خروج از ایران نداشته است؛ موردی که باز هم با واکنش علی دایی همراه شده و او گفته بعد از خروج همسرش از هواپیما خواستهاند تا دخترش دوباره سوار هواپیما شود که به بهانه بستهشدن درهای هواپیما مانع از سوارشدن مجدد او شدهاند. این همه ابهام به اندازه کافی یک بخش ماجراست چون در اقدامی عجیبتر روز گذشته قوه قضائیه بیانیهای منتشر کرد و کلا بیانیهای را که منتسب به این نهاد بود، تکذیب کرد. این تکذیبیه در شرایطی رخ داده که خبرگزاری ایرنا، متعلق به دولت، به نقل از قوه قضائیه، بیانیه مذکور را روی خروجی سایتش گذاشته بود. به هر روی، این اولین بار نیست که رفتار با علی دایی، اسطوره فوتبال ایران خبرساز میشود. پیشتر و زمانی که او قصد ورود به ایران از استانبول را داشت، در فرودگاه مورد بازخواست قرار گرفته و پاسپورتش ضبط شده بود. انتشار آن خبر در رسانههای بینالمللی و البته رسانههای داخلی باعث شد مسئولان مربوطه با اشاره به جایگاه علی دایی از شتابزدگی درباره این چهره ورزشی خبر دهند و بگویند پاسپورت به او برگردانده شده است. علی دایی از زمان مرگ مهسا امینی و مرگ دانشآموز اردبیلی و در کنارش حمایت از اعتراضات بیشتر مورد توجه قرار گرفته و چندباری بابت فعالیت در فضای مجازی مورد انتقاد تند از سوی رسانههای طیف اصولگرا قرار گرفته است. موردی که همزمانیاش با شایعاتی مربوط به اینکه دایی قرار است دوباره سرمربی تیم ملی ایران شود، یک دوگانگی عجیب و غریب را شکل داده است. به هر حال، این ساعات همسر و دختر علی دایی در تهران کنارش هستند و او خوشحال است که اتفاق بدتری نیفتاده است. این موردی است که خودش به صراحت به آن اشاره میکند: «خدا را شکر میکنم که در سلامت هستند و در تندرستی کامل در کنارم نشستهاند. میتوانست اتفاقات بدتری رقم بخورد. خداوند را شاکرم».
منبع: عصر ایران
کلیدواژه:
همسر و دختر علی دایی
خانواده علی دایی
ممنوع الخروجی
همسر علی دایی
ممنوع الخروج
علی دایی
قوه قضائیه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۱۳۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن یا ترامپ؟ / کدام نقاط ابهام، سرنوشت کاخ سفید را غیرقابل پیسبینی کرده؟
به گزارش خبرآنلاین در حال حاضر انتخابات شخصیتمحور و حول دو شخصیت کاملا متفاوت میچرخد. بایدن، کاندیدای حزب دموکرات شخصیتی است که تجلی و تبلور نظام ایالات متحده در تمامیت آن است. او با توجه به مراحل گوناگونی که در زندگی سیاسی خود داشته، محصول نهایی نظام (Establishment) آمریکا و نخبگان حاکم بر آنهاست.
هرچند که ترامپ یک دوره رئیسجمهور آمریکا بوده، اما نسبت به نظام سیاسی و مخصوصا نخبگان حاکم آن نه فقط خودی محسوب نمیشود، بلکه تمایلات خاصی بروز داده و میدهد که همگی نشانههایی از شک و تردید او درخصوص نهادها و نخبگان حاکم است. نمیتوان او را ضدنظام خواند؛ ولی به راحتی میتوان او را بیایمان و بیباور به کارآیی مخصوصا جنبههای سیاسی نخبگان حاکم دید.
همچنین روشن است که در تحلیل بایدن و ترامپ از نظر روانشناختی با دو تیپ شخصیتی روبهرو هستیم. البته هر دو قدرتطلب و قدرتپرست هستند؛ اما شخصیت ترامپ، تودهگرا، پرخاشگر، ناامن، توطئهاندیش و البته توانا در ایجاد ارتباط با مردم و اقشار عادی اجتماعی است.
بایدن، نخبهگراست و با اقشار فرادست اجتماعی بهتر میتواند ارتباط برقرار کند. او اهل سازماندهی و اجماعسازی است. بایدن ایدئولوژیک و با چارچوبهای شناختی مشخص نسبت به آمریکا و جهان است و در مقابل، ترامپ، اهل معامله و در حوزه مسائل کلان و استراتژیک دیدگاههای سیالی دارد.
روشن است که از این بعد، حملات بایدن و ترامپ به شخصیت، هویت و پندار و گفتار یکدیگر در کانون مبارزات انتخاباتی قرار خواهد گرفت .نوع و درجه و شدت حملات به یکدیگر، متفاوت و بیتردید حملات از این به بعد بیرحمانهتر خواهد بود. ترامپ با توجه به مهارتهای پیشین رسانهای، در پردازش عبارتها و واژگان کوبنده توانایی بیشتری از بایدن دارد. نقدا ترامپ بایدن را با عنوان عامهپسند «جو خوابآلود» (Sleepy Joe) یاد میکند. به سن بالای او و نسیانها و فراموشیهای متعدد او میتازد و بایدن بر کاستیها و کژیهای رفتاری ترامپ خرده میگیرد. واضحا حملات این دو به یکدیگر بسیار شخصی و بسیار بیرحمانه خواهد بود.
همچنین روشن است که این انتخابات، حول دو هویت و جهتیابی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا میچرخد که البته بخشی از این نبرد هویتی، کهن و با پیشینه طولانی در حیات سیاسی آمریکاست. تفاوت نگرش بین طرفداران دولت حداقلی که جمهوریخواهان هستند و دولت غیرحداقلی که دموکراتها در پی آن هستند، ریشهای گسترده در تاریخ اندیشه و عمل سیاسی آمریکا و فراتر از آن در غرب دارد. کشمکش سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی پدیدهای فراگیر در کلیت غرب است. بایدن یک سوسیال دموکرات و ترامپ یک لیبرال افراطی مخصوصا در کاهش مالیاتهاست، فراتر از این زیرساخت اندیشهای، روشن است که آمریکا دوقطبیشده و قطببندیها حول مسائلی چون هویت آمریکایی، مهاجرت، تجارت، مذهب، آزادیهای اجتماعی، مالیات، رابطه با دنیای خارج، تعلیم و تربیت و در یک کلام نگرش آمریکا به خود و به دیگران میچرخد.
با دو آمریکا روبهرو هستیم؛ ترامپ آمریکای باز از نظر اقتصادی (نه البته در تجارت) و بسته از نظر فرهنگی و اجتماعی را نمایندگی میکند و بایدن اقتصاد باز ولی با مقررات و ضابطهمند و تا حدودی بسته درباره ایجاد برابری اجتماعی همراه با آزادیهای گسترده ذهنی را دنبال میکند. نژاد و فرهنگ در میان موضوعاتی عمیقا جداکننده هستند.
آنچه ذکر شد، روشنیها بهطور نسبی و اجمالی بودند. اما هر انتخابات، ازجمله انتخابات آمریکا، مخصوصا در این مقطع زمانی با ابهامات متعددی روبهرو است.
جمعبندی حدود هفت نظرسنجی آن است که در سطح ملی بایدن ۴۵درصد و ترامپ ۴۴درصد از آرا را در موقعیت کنونی به خود اختصاص دادهاند. ولی این جلو بودن بایدن ممکن است پایدار نباشد. ابهامات در این میان نقش دارند.
ابهامات داخلی برای هر دو طرف کم نیستند. ابهام در سرنوشت نهایی پروندههای حقوقی ترامپ را نمیتوان دست گرفت. ابهام دیگر ظرفیت مالی و توان پشتیبانی اقتصادی از اردوگاههای انتخاباتی است. ترامپ در این حوزه عقبتر است و از همه جالبتر برای آمریکاییها که البته برای کسانی که در خارج از آمریکا هستند، حساسیت و هیجانی دربرندارد؛ پویایی بحث
آزادی سقط جنین است. توضیح آنکه اکثر اعضای دیوان عالی کشور، نگرش دست راستی و محافظهکارانه داشته و چندی پیش یکی از رایهای صادرشده در دهه۷۰ میلادی آن دیوان را که متضمن آزادی سقط جنین بود، لغو کردند.
دموکراتها آزادی سقط جنین را در زمره آزادیهای طبیعی و مشروع و جمهوریخواهان به دلایل مذهبی و فرهنگی با آن مخالفند. این موضوع برای ترامپ دردسرساز شد و در این اواخر اعلام کرد که مساله سقط جنین را باید بر عهده ایالتها گذاشت و در این میان ایالت آریزونا به قانون ممنوعیت مصوبه۱۸۶۰ برگشت و به معنای دقیق کلمه غوغایی در چند روز گذشته در فضاهای رسانهای آمریکا ایجاد کرده که نتایج آن مبهم است.
در بعد خارجی، ابهامها نیز قابل توجه است؛ ولی مهمترین آنها تاثیر بحران غزه بر رایدهندگان، مخصوصا دموکراتها است. اغراق نیست، اگر گفته شود که در میان بحرانهای خاورمیانهای هیچ بحرانی مانند غزه در سیاست داخلی آمریکا اثرگذار نبوده و مخصوصا اثرات آن در ایالتهایی که به ایالتهای چرخشی (Swing States) شناخته میشوند، جدی است. توضیح آنکه برخی از ایالتها، بهطور سنتی و پایدار به یک حزب رای دادهاند و هویت حزبی مشخصی دارند؛ ولی برخی بین دموکراتها و جمهوریخواهان با آرای هرچند کم در چرخش هستند. ایالت میشیگان با حدود ۲۰۰هزار آمریکایی عربتبار و مسلمان از زمره آنهاست. بحران غزه ممکن است پیامدهای ناخواسته و نامشخص عمیقتری از درگیری آمریکا در خاورمیانه را دربرداشته باشد که آن هم بر ابهامها میافزاید. در تاریک و روشنی انتخابات آمریکا، این گزاره جدی میشود که سیاست سرنوشت محتومی ندارد و به متغیرهای متعددی بستگی دارد که برخی شناختهشده و برخی نامشخص هستند. 21302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899331